آشیانه سارنگ مامن توست لختی بمان استراحت کن




۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

سنگ های زمانه
اگر بخروشند وباریدن کین آغاز کنند
به کجا خواهید گریخت
که زمین وهر آنچه در آن هست
شرمسار دست های پر گناهتان است
وهنوز هم خون چشم وسر
دخترکی خرد
برشیارهای خاموش
سنگ زمین هاتان جاریست
ومعاد را چه زود
وچه به فرمان خود آغاز کرده اید
ودیگرگون می کنید
آخر در معاد شمایان
از آسمانها سنگ می بارد
آنجا از دستان خدای زمینیتان
واین جا از دستان پر گناهتان
دستانتان که شرمسار انسانیت است
که نشخارش کرده اید به دهان بویناکتان
وتف کرده اید بر مرام وباورتان
وشما ای جوانان بدانید وبه حتم می دانید برای چه برخواسته اید التماس چهره ی این زن را بنگریددیگر دهانم به بغض میهمان شد درود بر شما

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر