آشیانه سارنگ مامن توست لختی بمان استراحت کن




۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

سین هفتم

سین هفتم
سیب سرخی است
حسرتا
که مرا
نصیب
از این سفره سنت
سروری نیست
شرابی مرد افکن در جام هواست
شگفتا که مرا
به دین مستی
شوری نیست
سبوی سبزه پوش
در قاب پنجره_
آه
چنان دورم
که گویی نقشی بی جانی نیست
وکلامی مهربان
در نخستین دیدار بامدادی_
فغان
که در پس پاسخ ولبخند
دل خندانی نیست
بهار دیگری آمده است آری
اما برای آن
زمستان ها که گذشت
نامی نیست
نامی نیست

شاملولندن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر