آشیانه سارنگ مامن توست لختی بمان استراحت کن




۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

پنجره
بگشای از هم
چون کتاب قصه ی خورشید
تا امیدم بازجوید
در صدف های دهان رنج
صبح مروارید تاب اش را
به ژرفای ژرف این ددریای دور افتاده ی نومید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر